فراموش کردم
رتبه کلی: 821


درباره من
سلام دوستان
دیوارهای دنیا بلند است ، و من گاهی دلم را پرت می کنم آن طرف دیوار.
مثل بچه بازیگوشی که توپ کوچکش را از سر شیطنت به خانه ی همسایه می اندازد.
به امید آن که شاید در آن خانه باز شود، گاهی دلم را پرت می کنم آن طرف دیوار.
آن طرف حیاط خانه خداست.
و آن وقت هی در می زنم،
... در می زنم،
در می زنم،
و می گویم:
دلم افتاده توی حیاط شما ،می شود دلم را پس بدهید؟
کسی جوابم را نمی دهد..!

کسی در را برایم باز نمی کند..!

اما همیشه دستی دلم را می اندازد این طرف دیوار !همین ...

من این بازی را دوست دارم...

آنقــــــدر دلم را پرت میکنم ؛آنقـــــــدر دلم را پرت میکنم تا خسته شوند!

تا دیگر دلم را پس ندهند... تا آن در را باز کنند و بگویند :

بیا خودت دلت را بردار و برو!
...
درخت مهربانیت آنقدر بلند است که هرچه بالا میروم آخرش را نمی بینم   معجون زیبایت آنقدر شیرین است که هر چه می نویسم سیراب نمیشوم   و دریای قلبت آنقدر وسیع است که هرچه شنا میکنم نمی توانم آخرش را ببینم   پس غرق می شوم در دلت......
تاریخ درج: ۹۴/۰۷/۱۹ - ۱۴:۲۹ ( 22 نظر , 309 بازدید )
خاطرات مارتین لوتر کینگ
مارتین لوتر کینگ  درکتاب خاطراتش می نویسد:   روزی دربدترین حالت روحی بودم. فشارهاوسختی هاجانم رابه تنگ آورده بود. سردرگم ودرمانده بودم. مستأصل ونگران، باحالتی غریب وروحی بی جان وبی توان به زندگی خود ادامه می دادم.    همسرم مرا دیدبه من نگاه کردو از من دورشد. چنددقیقه بعدبا...
تاریخ درج: ۹۴/۰۷/۱۸ - ۲۱:۲۵ ( 13 نظر , 329 بازدید )
امشب خدایا ! قصد آغوش تو دارم
امشب خدایا ! قصد آغوش تو دارمسودای کامی از لب نوش تو دارمگرچه به درگاهت فقیر و ژنده پوشیممیخواهم امشب تا سحر با هم بنوشیماز ضربت مردم خراب و غرق دردمنزدیک تر آ ، تا کمی دورت بگردمپروانه گردم شب در آغوشت بسوزمشاید که فردا جور دیگر گشت روزمآئینه ی قلبم کمی زنگار داردجز تو هوای دیگری انگار داردمن آمد...
تاریخ درج: ۹۴/۰۷/۱۷ - ۲۲:۵۱ ( 12 نظر , 272 بازدید )
جهنم و بهشت
  یک مردِ روحانی، روزی با خداوند مکالمه ای داشت: "خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟"خداوند آن مرد روحانی را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد؛ مرد نگاهی به داخل انداخت. درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود؛ و آنقدر بوی خوبی د...
تاریخ درج: ۹۴/۰۷/۱۷ - ۱۴:۰۰ ( 9 نظر , 289 بازدید )
عبید زاکانی
عبید زاکانی خواب دیدم قیامت شده است. هرقومی را داخل چاله‏ای عظیم انداخته و بر سرهر چاله نگهبانانی گرز به دست گمارده بودند الا چاله‏ ی ایرانیان. خود را به عبید زاکانی رساندم و پرسیدم: «عبید این چه حکایت است که بر ما اعتماد کرده نگهبان نگمارده‏اند؟»گفت:....   می‌دا...
تاریخ درج: ۹۴/۰۷/۱۷ - ۱۳:۵۸ ( 6 نظر , 312 بازدید )
نعمت خدا
یک وقت، جلوی شما یک سبد سیب می آورند. شما اول برای کناریتان برمی دارید، دوباره بعدی را به نفر بعدی میدهید ... دقت کنید! تا زمانیکه برای دیگران بر می دارید، سبد مقابل شما میماند. ولی حالا تصور کنید همون اول برای خود بردارید؛ میزبان سبد را به طرف نفر بعد می برد! نعمتهای خدا اینطور است، با بخشش، سبد را...
تاریخ درج: ۹۴/۰۷/۱۷ - ۱۲:۵۳ ( 4 نظر , 403 بازدید )
....
از حضرت علی (ع) سوال کردند:   1) سنگین‌تر از آسمان چیست؟  فرمود: تهمت به انسان بی‌گناه.   2) از زمین پهناورتر چیست؟  فرمود: دامنه حق که خدا همه جا هست و بر همه چیز مسلط است.   3) از دریا پهناورتر چیست؟  فرمود: قلب انسان قانع.   4) از سنگ سخت&...
تاریخ درج: ۹۴/۰۷/۱۷ - ۰۰:۲۱ ( 4 نظر , 264 بازدید )
خواص بعضی از سوره های قرآن
...
تاریخ درج: ۹۴/۰۷/۱۷ - ۰۰:۱۴ ( 2 نظر , 367 بازدید )
آمدی طبعم شکوفا شد ... بهارانی مگر؟
آمدی طبعم شکوفا شد ... بهارانی مگر؟صورتم شد خیس خیس ازشوق، بارانی مگر؟آمدی با دیدنت برخاست در من مرده ایروح رستاخیزی من! در تنم جانی مگر؟آمدی و هر خیال دیگری غیر از تو راپیش پایت سر بریدم عید قربانی مگر؟تا ابد دیوانه ی زنجیری موی تواَمنیست امّید رهایی از تو، زندانی مگر؟خواستی عشق زلالم را بسنجی با ق...
تاریخ درج: ۹۴/۰۷/۱۶ - ۲۳:۲۷ ( 12 نظر , 283 بازدید )
متن زیبا
متن فوق العاده زیبا (به تک تک واژه ها دقت کنید) و اگه دوست داشتید چند بار بخونید هربار بیشتر لذت می بریدروزی همه فضایل و تباهی ها دور هم جمع شدند. آنها از بیکاری خسته و کسل شده بودند. خسته تر وکسل تر از همیشه.ناگهان "." ایستاد و گفت: بیایید یک بازی بکنیم؛.مثلا" قایم باشک؛ همه از این پیشنهاد شاد شدند...
تاریخ درج: ۹۴/۰۷/۱۶ - ۱۷:۰۹ ( 14 نظر , 267 بازدید )
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir